عرفان بابایی

عرفان از 7 ماه و نیم تا پایان 9 ماهگی

کلی مطلب برا 1 ماه و نیم شما مونده که به مرور زمان تکمیل می کنم ان شالله. آخه می ترسم کارهای جدید خوشکلت رو فراموش کنم عزیزم.....  عکس ها بعدا اضافه میشه!!!!!....... روز اولی که از مکه برگشتیم با بابا محمد تویه اتاقت داشتیم حرف می زدیم و شما هم تویه اتاق مشغول گاگله کردن بودی .... یه لحظه برگشتم نگات کردم دیدم اِ اِ اِ ... آقا عرفان نشسته .... کلی با بابا ذوقت رو کردیم :) هه هه هه نحوه نشستنت خیلی جالبه! بدونه هیچ گونه نگرانی از اینکه پشت سرت چی هست دنده عقب می گیری و می شینی :) این کارت رو خیلی خیلی دوس داشتم یکی از دلایلش این بود که دیگه نیاز به این نبود که نگران این باشم که شما از گاگله خسته شدی یا نه! یه جورایی مستقل شدی برا خود...
21 مهر 1391

روروک

یه سری اتفاق های جالب :) مشغول کارهای خونه بودم که دیدم صدای یکی از اسباب بازی های روروکت میاد که تا حالا پیداش نکرده بودی و نمی دونستی چجوری باهاش بازی کنی کلی کیف کردم :* دیگه اینکه تویه روروک که قرار می گیری این رو درک نمی کنی که دیگه نمیشه بچرخی و تویه روروک با تمام تلاش شروع می کنی به چرخیدن  البته تو این عکس کم چرخیدی و فعلا محیط های جدید رو که میبینی به قولی داری ضبط می کنی که بعدا برسی خدمتشون یا اگه در توانت باشه تا اونجا که بشه یه شیطنتی می کنی مثلا دو روز پیش در کابینت باز می کردی یا چند روز پیش ظرف های ظرف شویی رو بهم می زدی!!!!   ...
2 شهريور 1391

کفش

کلا هر بار کفش می کنم پات باهاش بازی می کنی خیلی هم خوشگل بازی می کنی :) به خودت می گی این از کجا پیداش شد چرا پاهام این جوری شده!!!!!!! و تازگی ها درش میاری  با جوراب هم بازی می کنی اما دیگه تا حالا زورت به اون نرسیده! ...
2 شهريور 1391