اطلاعیه فرزند دار شدن
از دلدردها و تغییر وضعیتی که تویه بدنم ایجاد شده بود اینکه زود خسته می شدم یا همین خواب که تا 4 ماهگی باهاش درگیر بودم و کلی چیزهای دیگه یه جورایی فهمیدم که آره دارم مامان می شم :). راستش از اونجایی که روزها می رفتم شرکت و شب ها هم خونه مادرجون روضه بود فرصت نکردم که بی بی چک بزارم یا اینکه برم آزمایش بدم. اما خوب دیگه 99 درصد می دونستم یه نی نی کوچولو اندازه یه عدس توی شکم من هست. وقتی که یک ماهت شده بود رفتم سر کوچه و یه بی بی چک گرفتم و وقتی دیدم که نتیجه مثبت هست اون یه دونه درصد هم اضافه شد و به 100% رسید :) اما تا وقتی یک ماه و نیمت نشده بود به بابا نگفتم برا سالگرد ازدواج به باباجونی کادوت دادم (28 2 90...